كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه در وبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آن خــاطــراتست. بخوانید, ...ادامه مطلب
كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه در وبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آن خــاطــراتست. بخوانید, ...ادامه مطلب
كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه دروبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آنخــاطــراتست., ...ادامه مطلب
كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه دروبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آنخــاطــراتست., ...ادامه مطلب
كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین, ...ادامه مطلب
كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه در وبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آن خــاطــراتست.Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
اکبر محمودی - مهران باغبانباشی - شاهرخ سفیدی و خسرو طیبی, ...ادامه مطلب
من اهل قصرشیرینم.آن "قصر" شیرینی که درنوشته هایم به هزار ترانه آنرا سروده ام.آن قصرشیرینی که درتابستان داغش، سقای پیر، درب خانه مان را میکوبیدوما آبش را میخریدیم.در حالی که کپ گوشه۸ حیاط، از خرید دیروزمان لبریز بود واینرا سقای پیرنیز، احتمالا میدانست..بااینحال در را میکوبید !وپس از چندلحظه، غوغای تیان وقابلمه و کاسه بشقاب پرازآب و هر چیز دگر از این دست،در گوشه حیاط دم کرده وزیر سایه یک نخل یا که توت سایه گستر،گوش نگاهمان را پر میکرد وباری آب آفتاب، بر لبه هاشان موج میزد. مثل لبخند سپید سقای پیر بر لبانش!من اهل قصرشیرینم. قصرشیرینی که رندان عیارش در شبگردیهای شبانه شان، عطش دل به قاچ هندوانه ای فرو مینشاندند-دزدکانه!- از بساط مغازه ای که صاحبش همانجا خفته بود در آرامش اینکه، " این تکرار هر شب است"!من اهل قصرشیرینم. قصرشیرینی که ساقی اش، بربساط نوشانوش قلندران سرخوش، مستی و راستی را به پول نمی فروخت وهر کس در پایان به فراخور، مبلغی میداد و میرفت!در مشایعت پیکرش، مردمان عاشق قصر، همه بودند از پیر و جوان و ، ازهردست!من اهل قصر شیرینم. قصر شیرینی که در شبهای آخر زمستانش، نوای "امشو اول وهاره"محبت را، پیچیده در پارچه ای؛ از بام خانه های گلینش فرو می آورد.ومن بعدها فهمیدم که این صدا، باید که بی صورت بماند. چرا که محبت و بخشش بی صورت است!وایکاش که این "قصر"شیرین هم، بسان دیگر اتوپیاها، خی, ...ادامه مطلب
درباره وبلاگ كودكي ، نوجواني و چند صباحي از جوانيم را قصرشیرین بوده ام .شهر شيرين ترين و زيباترين خاطــرات . عكس هــا يي كه در وبـلاگـم مي گذارم ومطالبی که می نویسم انـعـكاس آن خــاطــراتست. ,مهاجرین,قصرشیرین ...ادامه مطلب